يادداشتهاي زندان
از استاد شهيد مرتضي مطهري
17 صفر 83
بسمه تعالي شأنه
مثل المومنين في توادّهم و تراحمهم كمثل الجسد اذا اشتكي عضو تداعي له سائر الاعضاء بالحمّي و السهر. (1) رسول اكرم (ص)
شايد حافظه من همه كلمات حديث شريف بالا را به ياد نداشته باشد و احيانا اشتباهي رخ داده باشد ولي مضمون همين مضمون است. ايمان به معني واقعي كلمه، حقيقتا حكم روح را نسبت به پيكر اجتماع دارد، به افراد خاصيت يك عضو زنده را ميدهد. عضو از خود استقلالي ندارد، خواهناخواه در لذت و الم ساير اعضا شريك است. سعدي همين مضمون را به نظم درآورده و گفته:
بني آدم اعضاي يكديگرند/ كه در آفرينش ز يك گوهرند
چه عضوي به درد آورد روزگار/ دگر عضوها را نماند قرار
تو كز محنت ديگران بيغمي/ نشايد كه نامت نهند آدمي
با اين تفاوت كه سعدي تمام بنيآدم را اعضاي يك پيكر دانسته و رسول اكرم جامعه با ايمان را، و بديهي است كه بني آدم تا داراي فكر واحد و عقيده واحد نگردند، آنهم فكر و عقيدهاي كه خودپرستي و انانيت را از آنها بگيرد و نوعدوستي را در آنها پرورش دهد، ممكن نيست كه نسبت به جامعه حالت عضويت پيدا كند.
امروز سيوپنجمين روزي است كه در زندان موقت شهرباني به سر ميبريم. دو سه ساعتي بيش از توقيف ما نگذشته بود كه عدهاي از روحانيين شهر ري را آوردند. از آن جمله جناب آقاي سلالهالاطياب آقاي سيد مرتضي مرتضوي بودند. چيزي كه از حالات ايشان بسيار جالب به نظر ميرسيد علاقه فراواني بود كه به كمك و خدمت رفقا داشتند و ما اين خاطره را هرگز فراموش نخواهيم كرد. ايشان اين خُلق پاك را از اجداد پاك خود به ارث بردهاند. «شير را بچه همي ماند بدو» و البته مقتضاي ايمان هم همين است. از ايشان التماس دعا دارم.
1. بحارالانوار، ج 58، ص 150.
توضيح: اين يادداشتها كه توسط آقاي علي مطهري در اختيار روزنامه گذاشتهشدهاست براي اولين بار به مناسبت دهه فجر انقلاب اسلامي ( انقلابي كه شهيد مطهري يكي از سازندگان بناي فكري آن بود) منتشر ميشود.